از دست دادن عزیز، بهویژه در سنین جوانی، یکی از غمگینترین لحظات زندگی است. در چنین شرایطی انتخاب یک شعر یا متن خاص برای سنگ قبر میتواند راهی باشد برای ماندگار کردن یاد و خاطرهی او. شما می توانید در اینجا بهترین شعر سنگ قبر را پیدا و مطالعه کنید:
ای که اندر جمع ما چون ماه تابان رفته ای،
گوهر ارزنده بودی و چه ارزان رفته ای،
دیگر اندر جمع ما شادی نمی گنجد دریغ،
از میان دوستدارانت شتابان رفته ای…
ستارهای بودی در آسمان تار،
خاموش شدی، اما نورت ماندگار

گل ما را چیدی و بر هم زدی گلخانه ما را،
کجا یابم دگر چون تو اگر گرد جهان گردم…
در دل خاک خفتهای، اما در دل ما همیشه بیداری
رفتی بیصدا، اما صدای خندههایت هنوز در گوش زمان مانده است…
چون غنچه شکفتی و زود پرپر شدی،
نسیمی گذرا بودی، اما عطر تو جاودانه ماند…
پسرم دست اجل زود تو را پر پر کرد ، مادرت گریه کنان خاک عزا بر سر کرد،
اهل منزل همگی در غم تو مایوسند ، اشک چشمان همه خاک مزارت تر کرد…
دلا دیدی که آن فرزانه فرزند،
چه دید اندر خم این طاق رنگین،
به جای لوح سیمین در کنارش،
فلک بر سر نهادش لوح سنگین…
نوگلی پرورده بودم خاک از دستم ربود ، آنچنان در بر گرفت انگار در عالم نبود،
سالها زحمت کشیدم تا گلم پرورده شد ، ناگهان پیک اجل آن غنچه را از من ربود…
هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود،
هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود،
از دماغ من سرگشته خیال دهنت،
به جفای فلک و غصه دوران نرود
جوان رفتم زدنیا با هزاران ارزو بر دل،
به زیر خاک کردم با دو صد اندوه غم منزل،
گذر آید اگر برخاک من از راه غم خواری
به الحمدی مرا یاد آورید ای محرمان دل…
عزیزخفته در خاکم گل باغ دلم بودی،
درخشان گوهر پاکم چراغ محفلم بودی،
کجا یابم دگر چون تو اگر گرد جهان گردم،
تو را ای نازنین دختر که یار وּهمدمم بودی…
رفتی و بهار نیامده، پاییز شد،
شعری ناتمام بودی که در دفتر زندگی جاودانه شد…

قصه مرگ تو را ناگه شنیدن زود بود،
در عزایت جامه را تن دریدن زود بود،
آخر ای یار همه ای مطهرمهر وفا،
در سرای جاودان منزل گزیدن زود بود…
ای مادر فرخنده چه داری خبر از من ، از گردش ایام چه آمد بر سر من…
ای جوانی که اجل آمد و زد بر سر تو ، تو جوان بودی و رفتی در آغوش زمین،
جای دارد به خدا ناله کند مادرتو ، تا ابد سوخت دل مادر غم پرور تو…
سال ها رنج کشیدم که گلی پروּردم،
باد پاییز به ناگه زد وּگل پرپر شد،
گل پرپر شده ام از چه برفتی ز برم،
که زهجران تو هر دم دل ما مضطر شد…
فلک آخر ربودی گوهر یکدانه ما را،
بگو بر ما چرا بردی تو ان دردانه ما را،
ندانم از چه رو کردی شعار خویش گل چیدن،
گل مارا چیدی و برهم زدی گلخانه ما را…
بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنم،
من به داغ تو جوان مرده به دنیا چه کنم،
بهر هر دردی دوایی است مگر داغ جوان،
من به دردی که براو نیست مدوا چه کنم…
09126899788
02155227077
دیدگاهتان را بنویسید